نهضت ها

«رستگار شد کسي که با بال برخاست يا تسليم شد پس آسوده گشت.»
نهضت در لغت به معناي برخاستن، حرکت و جنبش آمده و در لغت و اصطلاح قيام کردن براي رسيدن به منظورهاي اجتماعي و سياسي تعريف شده است.
بحث ما در بين نهضت هاي مذهبي درباره نهضت مقدس حضرت مهدي عليه السلام است. ولي قبل از پرداختن به آن اشاره اي به نهضت هاي مصلحان بزرگ و انبياء عليهم السلام داشته باشيم.
1- بعثت موسي عليه السلام - (2) همراه با نهضت او عليه طاغوت مستکبر زمان فرعون ( رامسس دوم ) بود که او و لشکريانش را بر باد فنا داد و اساس تمدن اسرائيلي را بنا نهاد.
2. نهضت طالوت که به تأييد پيامبري ( به نام سموئيل ) بود که جالوت طاغوت را به کمک داوود نبي عليه السلام مقتول و تشکيل حکومت داد.
3. کورش کبير ( ذوالقرنين (3) که در قرآن از او به نيکي ياد شده ) در نهضت خود عليه ظلم و ستم بلکه شرک به خاور و باختر لشکر کشيد و سر سلسله هخامنشيان گرديد.
4. گرچه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله در مکه مبعوث و دعوي رسالت کرد ولي نهضت خويش را از مدينه آغاز نمود تا سرانجام پس از مبارزات بي امان در مدت حدود 9 سال در فتح مکه حکومت و نظام اسلامي را در تمام جهات پياده نمود.
5. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام پس از قتل عثمان و درخواست عمومي مردم و آماده شدن زمينه با نهضت خويش حکومت بي عديل عدل خود را تشکيل داد که پس از بيعت فرمود :« و قمت بالأمر» يعني و براي تشکيل امر حکومت برخاستم .
و در همان جا به هر فرداز اهل مدينه سه سکه طلا داد وخود و حسنين عليهماالسلام نيز هر کدام صاحب سه سکه طلا شدند.

نهضت جهاني حضرت مهدي عليه السلام

نهضت مقدس آن حضرت بر اساس فرمان الهي است از مکه شروع مي شود که با 313 نفر انسان برگزيده و افراد شايسته به مدينه و عراق و ساير نقاط قدم مي گذارند و بر طبق برنامه اي که در دست دارد تمام جهان را تسخير و با قتل دجال ، جهان براي هميشه زير لواي حضرتش و خاندان نبوت قرار مي گيرد.
1. رهبر.
2. مجريان اهداف نهضت.
3. برنامه و قانون .
4. بودجه .

پي نوشت :

1- «نهج البلاغه» خطبه ي پنجم، ص 57، ترجمه و شرح فيض الاسلام .
2- بعثت به معناي برانگيختن و در مورد انبياء فرستاده شدن پيامبر از جانب خدا به سوي خلق است گرچه تمام انبياء مبعوث شده اند، ولي همه ايشان صاحب شريعت و به اصطلاح «اولوالعزم» نبوده اند، حتي بعضي از پيامبران فقط مأموريت آنها براي منطقه ي خاص و يا قبيله ي خاصي بوده است و همانند وظائف پيامبران بزرگ و يا به گستردگي آنها موظف نبوده اند.
3- بر طبق تحقيقات بعضي از مفسرين و مدارکي که ايشان ارائه نموده اند؛ ذوالقرنين همان کوروش کبير از مفاخر ايران است ولي اينکه ذوالقرنين همان اسکندر باشد از گفته هاي ابوعلي سينا است و مدرک تاريخي و ديني در اين باره وجود ندارد و همانطور که در تاريخ ذکر شده اسکندر يک جهان گشاي ستمگر بوده است.

منبع: کتاب موعود امم